چکیده : این هنرمند سبز که یک روز
پیش از عید نوروز برای مرخصی دو هفته ای آزاد شده بود، صبح امروز در حالی
که قرار بود با پایان زمان مرخصی به زندان بابل بازگردد، آزاد شد. ...
در حالی که قرار بود امروز آریا آرام نژاد برای گذراندن دوران
محکومیت خود به زندان بازگردد، با دستور مراجع قضائی ،مرخصی نوروزی وی به
آزادی دائم تبدیل شد.
به گزارش رسیده به کلمه، این هنرمند سبز که یک روز پیش از عید نوروز
برای مرخصی دو هفته ای آزاد شده بود، صبح امروز در حالی که قرار بود با
پایان زمان مرخصی به زندان بابل بازگردد، آزاد شد.
آهنگهای صد سال دیگه، دلتنگی ، برای لمس آزادی و ترانه تلخ از جمله
موارد اتهامی جدید این هنرمند جوان بود. در این آهنگ ها که در مورد جنبش
سبز است. دیدار با سید محمد خاتمی و مادر سهراب اعرابی هم یکی دیگر از
موارد اتهامی آریا آرام نژاد بود که منجر به به نه ماه حبس تعزیری برای
این جوان هنرمند شده بود.
آبان ماه جاری، پنج مامور اداره اطلاعات استان مازندران با ورود به منزل
این هنرمند جوان هوادار جنبش سبز در بابل، او را بازداشت کردند. این در
حالی است که او در همین روز برای برای پیگیری پرونده خود در مرحله
تجدیدنظر، به شهر ساری و دادگاه استان مازندران مراجعه کرده و در زمان هجوم
ماموران، تازه از ساری برگشته بود.
دستگیری این فعال جنبش سبز با ضرب و شتم همراه بوده و ماموران در داخل
منزل به آقای آرام نژاد دستبند زده اند. آنها همچنین ضمن تفتیش منزل، بخشی
از دست نوشته های آریا و مدارک کاری و همچنین کامپیوتر شخصی او را نیز
توقیف کرده و با خود بردهاند.
آریا آرام نژاد دو ماه پیش، از بند انفرادی بازداشتگاه شهید کچوئی اداره
اطلاعات ساری به بند انفرادی زندان متی کلای شهرستان بابل منتقل شد.
آریا آرام نژاد، هنرمند جوان و آهنگساز نامآشنای هوادار جنبش سبز است
که پس از عاشورای ۱۳۸۸ ترانهای با عنوان «علی برخیز» منتشر کرد. او چندی
بعد، در پی استقبال قابل توجه از این اثرش در فضای مجازی، در ۲۶ بهمن ماه
۱۳۸۸ توسط اداره اطلاعات بابل به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد.
او پس از گذراندن ۳۵ روز انفرادی و زندان که تمام این مدت را در بند
انفرادی زندانهای متیکلا شهرستان بابل و بازداشتگاه اداره اطلاعات شهرستان
ساری سپری کرده بود، به قید وثیقه آزاد و سپس در دادگاه انقلاب شهرستان
بابل به نه ماه حبس تعزیری محکوم شد.
آریا ارام نژاد در یادداشت بسیار کوتاه پس از آزادی از زندان نوشته بود:
وقتی مهر خروج از زندان را بر کف دستهایم کوبیدند،
هنوز باورم نمیشد که قرار است جهان را از پشت دیوار های بلند و سیمهای خاردار به نظاره بنشینم،
قدمهایم که به آزادی رسید گوئی تپشهای قلبم از ایستایی و رخوت به ریتم
منظمی از آواز و حرکت مبدل شد و من همان هنگام تمام کینه هایم از روزهای
سخت گذشته را با عشق به سرزمینم پاک کردم …
روزهایی که گذشت بسان پلی بود برای متفاوت دیدن خود، همنوعان و دنیای پر غوغایی که در آن روزگار می گذارانم.
ارادتمند مهربانی هایی هستم که از ورای قفس هماره و عمیق جانم را لبریز
می کرد، که ندیدن و نبودن هرگز بهانه ای برای از یاد بردن نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
» لطفا در نظرات خود از الفاظ رکیک استفاده نکنید
» لطفا نظرات خود را به زبان فارسی تایپ کنید