اکنون دیگر وقت همدلی است، پس من هم آماده ام

برای دوستانم در بالاترین و سایر شبکه های اجتماعی می نویسم، اگر هنوز هم قلبتان برای ایران می تپد، امروز وقت همدلی است!!!
بیاید همچون روزهای آغازین اعتراضات، به دور از هر گونه جنگ و جدال و با نیتی خالص گامی برای مردم خود برداریم. نامه صفحه 25 بهمن را خواندم و با آن موافقم، اگر با من همفکرید پس بسم الله ...

متن نامه 25 بهمن:
حضور میرحسین موسوی، استقامت و ایمان ایشان یکی از آخرین راههای نجات ماست. دوباره همدیگر را پیدا کنیم و با قلبهایی سرشار از امید دستهای هم را محکم بگیرم

میرحسین بود و هزاران هزار ایرانی سبز، همه دل بسته جن
بشی که می خواست آینده ی بهتری برای خود و فرزندانشان رقم زند. همه در یک صف و با دستان خالی جنبشی چنین گسترده و شگرف را زنده نگه داشتند و حاکمیتی چنین خون ریز را هر روز در پستوهای تاریکش بر خود لرزاندند. میرحسین هنوز هم هست، پایدار و مقاوم، اسیر در دستان آنها که همه ما را زندانی نادانی خود کرده اند. ما همه هنوز در یک صف هستیم، چه فرقی می کند اسیر زندان باشیم یا گشت های ارشادی که هر روز ما را چون مجرمان زیر نظر دارند، اسیر صف مرغ یا چشم در دستان دولتی که روزی رای ما را دزدید و اکنون شاید کرمی نماید و چند لیتر به سهمیه بنزین مان اضافه کند. همه اسیریم و این سیاه دلان از سرزمینی که روزی روزگاری چشم و چراغ دوران بود زندانی بزرگ ساخته اند.
پس از اتفاقات روزهای اخیر و در مقام شبکه ای اجتماعی از شما درباره راههای اعتراض در روزهای آینده پرسیدیم. متن زیر حاصل بررسی صدها کامنت و ایمیل دریافتی است:
  1.  دلیل بیماری میرحسین شرایط سخت اسارت ایشان است. علاوه بر عدم دسترسی به امکاناتی مانند پیاده روی وضعیت تغذیه ایشان نیز محل سوال می باشد. مسئول به وجود آمدن این شرایط بلاشک شخص رهبر جمهوری اسلامی است. گناهی که ادامه اسارت رهبران سبز بر بار آن خواهد افزود.
  2.  برخوردهای دور از اخلاق، انصاف و قانون در حین دوره درمان ایشان غیرقابل پذیرش است. ناقص ماندن مراحل درمان، عدم اجازه ملاقات و... نشان از سبوعیتی دارد که حتی از تبدیل اتاق سی سی یو به سلول زندان ابایی ندارد.
  3.  ادامه اسارت رهبران سبز قابل قبول نیست. بهتر است حاکمیت ترس خود را از خشم مردم به روزهای برگزاری اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد محدود نداند. پایتخت و دیگر شهرهای ایران دیری است که به جهنم بزرگی برای ایشان تبدیل شده اند. کافی است چشمان خود را باز کنند.
  4.  جنبش سبز یک جنبش دموکراسی خواهی و حق طلبی است. شرایط سخت سرکوب اگر چه از سویی موقتا این جنبش را به لاک خود فرو برده اما از سوی دیگر باعث توسعه شگرف نارضایتی میان طبقه های اقتصادی و اجتماعی جامعه گردیده است. اعضا این صفحه نیز مانند بسیاری از ایرانیان دیگر تا تحقق مطالبات خود از پای نخواهند نشست. ما ضمن استقبال از هر پیشنهاد مردمی برای اعتراض در روزهای آینده، از تمامی همراهان عزیز خواهشمندیم با فعال کردن اتاق های مشورت، گروههای اطلاع رسانی و... دست به دست هم دهند تا مانند روزهای آغازین جنبش سبز راه خود را خود یافته و اجرا کنیم. این شبکه تا انتهای این راه سبز و در مقام عضوی کوچک در کنار این جنبش به مبارزه مدنی خود ادامه خواهد داد و اسیر هیچ بازی سیاسی نخواهد شد.
  5.  حاکمیتی که جز سیاهی برای مردم خود نمی خواهد مشغول بزک کردن پایتخت و آماده سازی آن برای اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد است. از تقویت خطوط اتوبوسرانی گرفته تا گشایش غرفه های صنایع دستی در مترو، استقرار راهنماهای انگلیسی و عربی زبان در پایگاههای سطح شهر و دهها کار دیگر. برگزاری این کنفرانس فرصت سرکوب گسترده را از حاکمیت خواهد گرفت. آنها که از خشم فروخورده مردم آگاهند با وقاحت تمام چاره ای جز به تعطیلی کشاندن پایتخت نیافته اند. ما احتیاجی برای نشان دادن آلام خود به رئیس جمهور یا وزیر دولت هیچ کشوری نداریم اما می توان از شکاف به وجود آمده به خوبی استفاده کرد. پیشنهاد ما حضور اعتراضی خیابانی (با اتومبیل و بصورت راهپیمایی) در روزهای آینده می باشد. صفحه بیست و پنجم بهمن از بیانیه های گروههای سیاسی و مردمی سبز در این زمینه حمایت خواهد کرد. کافیست قدرت خود را باور کرده و بدانیم مهمترین سلاح یک جنبش، توان غافلگیری آن است. جنبشی که در چشم بهم زدنی –مانند دهها نمونه در کشورهای دیگر- قادر است دیکتاتور را مقهور قدرت پنهان خود کند. . حضور میرحسین موسوی، استقامت و ایمان ایشان یکی از آخرین راههای نجات ماست. دوباره همدیگر را پیدا کنیم و با قلبهایی سرشار از امید دستهای هم را محکم بگیرم. بدانیم که مانند هر انسان دیگری آزادی حق ماست. پاداشی که جز با از جان گذشتگی ما به دست نمی آید.

0 نظر

» لطفا در نظرات خود از الفاظ رکیک استفاده نکنید
» لطفا نظرات خود را به زبان فارسی تایپ کنید